کاهش دان بعد از پیک تولید در مرغهای مادر گوشتی
کاهش دان بعد از پیک تولید در مرغهای مادر گوشتی
مقدار مصرف غذا از اوج تولید تخم مرغ، تا انتهای تخمگذاری:
وقتی که مرغها ی مادر گوشتی به اوج تولید خود میرسند، بسیاری از پرورش دهندگان نیاز به تغییر جزئی در دان را احساس میکنند، و چون ممکن است مرغها به اوج تولید بالاتری برسند، توجه کمی به وزنکشی مرغها در غالب یک برنامه منظم میکنند. اهداف مدیریت در این زمان ابتدا رسیدن به اوج تولید و تخم مرغ قابل جوجهکشی بالا و سپس جلوگیری از چاق شدن مرغها در این دوره است.
کاهش دان بعد از پیک تولید، یک امر بسیار مهم در داشتن بازده مطلوب تولیدی در مرغان مادر گوشتی به حساب میآید. اغلب سردرگمی و نگرانی خاصی در مورد مقدار و روند کاهش خوراک بعد از پیک تولید وجود دارد، که جای تعجب است. چرا که در واقع میتوان همان روشهای اصولی انجام گرفته شده تا اوج تولید را، پس از این دوره هم ادامه داد. به این معنا که مرغها را پس از پیک هم، بر اساس تولید تخم مرغ ،وزن تخم مرغ، وزن بدن و مدت زمان مصرف خوراک، تغذیه نمود. مرغهای مادر گوشتی در هنگام رسیدن به اوج تولید،یا قبل از آن به بلوغ جسمی میرسند. در این زمان مرغها دیگر رشد نمیکنند و افزایش وزن آنها به صورت ذخیره چربی و افزایش حجم عضلات است. محدود کردن حجم ذخیره چربی از طریق تغییرات در مصرف دان، کلید به حداکثر رساندن تولید تخم مرغ وکیفیت تخم مرغ، بعد از پیک و جوجه درآوری به شمار میآید. برای بعضی از پرورش دهندگان مرغ مادر، رسیدن به اوج تولید بالا مهمترین مسئله است. درست است که این موضوع اهمیت دارد، اما نه آنقدر که که ما با افزایش هرچه بیشتر دان، یا کم کردن روند کاهش دان بعد از پیک، آن را به دست بیاوریم. چرا که نهایتا" عوارضی مثل، افت بیش از اندازه تولید بعد از پیک، و ایجاد هزینه اضافی به علت بالاتررفتن انرژی نگهداری مرغها را در پی خواهد داشت.
خوبست بدانیم، برای تولید 100 گرم چربی، حدودا"1040 کیلو کالری انرژی مصرف میشود، که معادل 365 گرم دان، با انرژی 2860 کیلوکالری بر کیلوگرم است. به علاوه 2/11 کالری انرژی روزانه، برای نگهداری بافت اضافی چربی و فعالیت به مقدار پایه افزوده میشود. در یک دوره تولید 40 هفتهای، حدود 1100 گرم دان اضافه، برای نگهداری تنها 100 گرم بافت چربی، مورد نیاز است.
برای درک بیشتر اهمیت روند مناسب کاهش دان بعد از پیک تولید، بهتر است مروری بر عوارضی که در اثر نامناسب بودن این پروسه بوجود میآید، داشته باشیم:
1)کاهش میزان ذخیره اسپرم، به دلیل ذخیره سلولهای چربی، در محل اتصال مهبل و رحم.
2)سلولهای جربی موجود در رحم، با ترشح موادی، در روند پوسته سازی طبیعی اختلال ایجاد میکنند.
3)همین مواد، بر اسپرم اثر کشندگی دارند.
4)مرغهای سنگین، تمایل بیشتری به ایجاد تخم مرغهای دو زرده دارند.
5)این مرغها، گرایش بیشتری به تخم گذاری در شب دارند.
6) مرغهای سنگین، فاز های تخم گذاری کوتاه تری دارند.
7)تولید تخم مرغهای پوست نازک و لمبه، در مرغان سنگین بیشتر است.
8)مرگ و میر جنینی، در تخم مرغهای حاصله از این مرغان بیشتر است.
9)روند تولید تخم مرغ در گله های سنگین ،با سرعت بیشتری کاهش مییابد.
10)هزینه تولید، به ازاء هرجوجه بالا میرود.
اغلب پس از اوج تولید،مدت زمان مصرف خوراک٬ شروع به افزایش کرده٬ که خود نشانهای از خوراک دهی بیش از حد مرغهاست . در این حالت مهمترین مسئله٬ پیشگیری از سنگین شدن مرغهاست.در صورت عدم کاهش٬ در تخصیص مصرف خوراک بعد از اوج تولید، انرژی نسبتا" بیشتری صرف رشد میشود. بنابر این پس از فرا رسیدن اوج تولید وزنی تخم مرغ (تعداد ×تخم مرغ)٬ شاید وزن بدن٬ مهمترین فراسنجه مورد استفاده در تنظیم تخصیص خوراک باشد. در هرحال٬ ذکر این نکته ضروری است که٬ وجود کمی افزایش وزن در این دوره لازم است. کاهش وزن در این زمان٬ نشان دهنده عدم کافی بودن میزان خوراک است. تخصیص خوراک وکاهش میزان آن باید٬ بر اساس احتیاجات مرغ به رشد ، نگهداری ، تولید تخم مرغ و فعالیت روزانه باشد. سهم هر یک از این نیازها به سن مرغ و دمای محیط بستگی دارد. برای پرورش دهندگان تعجب آور است که نیاز نگهداری مهمترین عامل تعیین کننده احتیاجات مرغ مادر است . عوامل موثربعدی به ترتیب٬ تولید تخم مرغ، رشد و فعالیت است. در مورد احتیاجات پروتئین٬ تولید تخم مرغ و نگهداری٬ دو عامل تاثیر گذار به شمار میآیند. یک مرغ مادر گوشتی٬ در سن 55 هفتگی٬ در مقایسه با 32 هفتگی٬ به مقدار پروتئین وانرژی کمتری جهت تولید تخم مرغ نیاز دارد٬ زیرا درصد تولید٬ در این زمان کاهش پیدا کرده است (با وجود اینکه اندازه تخم مرغ بزرگتر میشود)٬ ولی مرغ برای نگهداری خود٬ به میزان بیشتری از این مواد احتیاج دارد. چون در طی این فاصله رشد کرده است.
احتیجات روزانه مرغ مادر به انرژی و پروتئین طی هفتههای 32و55 |
||||
|
هفته 32 |
هفته 55 |
||
نوع نیاز به مواد مغذی |
انرژی (کیلو کالری)/هرپرنده/در روز |
پروتئین (گرم)/هر پرنده/در روز |
انرژی (کیلو کالری)/هر پرنده/در روز |
پروتئین (گرم)/هر پرنده/در روز |
رشد |
40 |
1 |
5 |
هیچ |
تولید تخم مرغ |
80 |
10 |
55 |
8 |
نگهداری |
300 |
10 |
320 |
11 |
فعالیت |
50 |
هیچ |
30 |
هیچ |
کل |
470 |
21 |
410 |
19 |
اگر همه چیز بر وفق مراد باشد، در سن 55 هفتگی میزان رشد، به طور معنی داری کاهش یافته و نیاز مرغ به انرژی و پروتئین جهت رشد، شدیدا"تقلیل مییابد.
برای کاهش دریافت میزان مواد مغذی بعد از پیک تولید، دو روش وجود دارد : یکی کاهش در میزان مواد مغذی جیره و تثبیت میزان دان است که مستلزم تغییر مداوم جیره است و این برای پرندگان تنش زا خواهد بود٬ و در شرایط تجاری توصیه نمیشود، و یکی کاهش مصرف خوراک٬ که در عمل ساده ترین و مطمئنترین روش است.
چون بین گلههای مختلف٬ با توجه به خصوصیات ذکر شده تفاوتهای زیادی وجود دارد، لذا نمیتوان یک راهکار برای همه گلهها پیشنهاد کرد. در اغلب موارد٬ مقدار کاهش دان بین پیک و آخر دوره، به ندرت از سرانه70 تا80 کیلوکالری در روز تجاوز میکند. (حدود25گرم دان)
مثلا در گلهای که با 170 گرم دان به اوج تولید رسیدهاست، در مقایسه با گلهای که با 160 گرم دان به اوج تولید رسیده است٬ کاهش بیشتری را باید اعمال کرد.
قبل از اینکه به مبحث کاهش عملی مصرف خوراک بپردازیم٬ بهجا است مفهوم اوج تولیدتشریح شود:
اغلب اوج تولید را برای بیان حداکثر تعداد تخم مرغ تولید شده به کار میبرند، در حالیکه از نقطه نظر تغذیهای بیان حداکثر تولید وزنی تخم مرغ مناسب تر است. در اکثر سویههای مرغ مادر (شمار تخم مرغ ضربدر وزن)٬ حدو 4تا6 هفته بعد از اوج شمار تخم مرغهای تولیدی٬ اتفاق میافتد. به خاطر همین بعضی عقیده دارند به محض کاهش 1یا 2 درصدی تولید نباید فورا" دان را کاهش داد. بسیاری به سختی قبول میکنند که در این زمان در صورت اعمال تغییر دان بایداین تغییر بسیار اندک باشد. محاسبه سهم تخم مرغ از کل مصرف خوراک فهم این جمله را آسانتر میکند:
مثال:یک مرغ مادر گوشتی که یک تخم مرغ 65 گرمی تولید کرده٬ و 155 گرم خوراک با انرژی 2850 کیلو کالری در کیلوگرم مصرف میکند:
یک تخم مرغ 65 گرمی حدودا" 119 کیلو کالری انرژی خام دارد.
این مقدار انرژی نیاز به مصرف 140 کیلو کالری انرژی از طریق خورا ک دارد . بنا براین از 440 کیلو کالری مصرف روزانه (155 گرم×2850کیلو کالری در کیلوگرم) تنها 140 کیلو کالری (32%)صرف تولید تخم مرغ شدهاست. مثلا با کاهش 3درصدی تولید از 79درصد به 76 درصد٬ احتیاجات انرژی تولید٬ تخم مرغ بدین صورت تغییر میکند:
کیلوکالری140×3%=2/4 کیلو کالری
بنابر این کاهش 3درصدی تولید٬ از 79%به 76% باعث تغییر نیاز٬ به میزان 2/4تقسیم بر 440 ضربدر 100 خواهد شد٬ که برابر با 1 درصد تغییر خوراک خواهد بود، که در 155 گرم مصرف روزانه میشود 55/1 گرم
این روش محاسبه٬ دلیل قانع کنندهای برای لزوم احتیاط٬ در روند کاهش دان است .
لازم به ذکر است که: درمورد زمان دقیق کاهش دان٬ هنوز یک اتفاق نظر وجود ندارد. در زیر نمونههایی که در منابع گوناگون بیان شده است، بیان میگردد، تا بهتر این موضوع را درک کنیم.
به عقیده لیسون و سامرز: در اکثر گلهها٬ اوج نیاز به مواد مغذی برای تولید تخم مرغ٬ تا زمانیکه تولید به 79-80 درصد تقلیل مییابد، یعنی تا حدود 39-40 هفتگی٬ ادامه دارد٬ و بعد از این زمان میتوان٬ به تدریج میزان خوراک مصرفی را کاهش داد.
در زیر یک مثال از روند کاهش دان بعد از پیک تولید٬ که توسط لیسون وسامرز پیشنهاد شده است را ارائه میکنیم :
(با فرض 175 گرم دان در پیک تولید و عدم تغییر در دمای محیط)
برنامه تخصیص خوراک بعد اوج تولید (لیسون وسامرز) |
||
تولید تخم مرغ (درصد) |
سن تقریبی به هفته |
مصرف روزانه خوراک |
80 |
39 |
175 |
79 |
40 |
174 |
78 |
41 |
174 |
77 |
42 |
172 |
76 |
43 |
172 |
74 |
45 |
170 |
70 |
50 |
165 |
65 |
55 |
160 |
60 |
60 |
155 |
55 |
65 |
150 |
کمپانی راس٬ در مورد گلههای خود٬ چنین پیشنهاد میکند :
در گلههای پر تولید (پیک بالای 85%)٬اولین کاهش دان٬ نباید قبل از 34 هفتگی اتفاق بیفتد ، وکاهش باید تدریجی٬ و هرگز نباید بیش از 2 گرم در هفته باشد. به طور کلی کاهش دان٬ به نحو ذیل خواهد بود:
قبل از 34 هفتگی=حفظ پیک دان
35تا50 هفتگی=کاهش تدریجی دان٬ تا سطح 412کیلوکالری /مرغ/روز(معادل 150 گرم دان با انرژی2750 کیلوکالری در روز)
پس از 50 هفتگی= حفظ سطح دان فوق
در صورتیکه گله از هر نظر مطابق استاندارد باشد، اولین کاهش تا 3 هفته بعد از پیک به تاخیر میافتد .
(در راهنمای پرورش این شرکت٬ پیک تولید اینچنین توصیف شده است: پیک تولید زمانی است که: تولید تخم مرغ طی 5تا7 روز متوالی ثابت میماند.( این تعریف در مورد شمار تخم تولیدی صحت دارد٬ اما در مورد اوج وزنی تخم مرغ خیر)
در حالتی که گله هماهنگی پایین ،از نظر وزن در دوره پرورش ، هماهنگی کم در بلوغ جنسی، تاخیر در شروع تولید ، پیک تولید کم ، تمایل برای تولید تخم مرغهای بزرگ و افزایش وزن بیش از حد در دوره ما قبل پیک وجد داشته باشد ، در این صورت باید٬ اولین کاهش دان٬ یک هفته بعد از پیک تولید اتفاق بیفتد. اصولا"کل کاهش انرژی تا پایان دوره حدود 70تا85 کیلوکالری٬ به ازاء هر پرنده٬ در روز٬ خواهد بود ،که 50تا60 درصد این مقدار باید تا 40 هفتگی، و مابقی تا پایان دوره اعمال شود. ذکر این نکته ضروری است که متناسب با انرژی، از مواد مغذی دیگر جیره هم باید کاسته شود. در مرحله 30تا40 هفتگی که کاهش قابل توجهی در دان اعمال میگردد، ارزیابی تغییرات وزن روزانه تخم مرغ و وزن هفتگی گله٬ اهمیت فوقالعادهای دارد.این مهم از طریق کاهش برنامه ریزی شده دان٬ مبتنی بر وضعیت گله صورت خواهد گرفت. روال کار باید طوری باشد که موارد زیر به طور عادی پایش شوند:
-وزن هفتگی بدن و تغییر هفتگی در حد 15تا20 گرم که طی یک دوره 3 تا4 هفته میانگین آن محاسبه میگردد.
-وزن متوسط روزانه تخم مرغ٬ و تغییرات آن٬ با توجه به اهداف تعیین شده.
-وضعیت فیزیکی پرنده٬ از جمله گوشت آوری و استحکام عضلات٬ میزان چاقی، پر و...
- تغییر در طول زمان مصرف دان.
کمپانی آربوراکرس در مورد گلههای خود٬ چنین توصیه میکند:
اگر پیک تولید از 79 درصد کمتر باشد:
1-مقدار دان را به اندازه 12 کیلو کالری به ازاء هرپرنده در روز٬کم کنید.
2-یک هفته صبر کنید و دوباره 12 کیلو کالری به ازاء هرپرنده در روز٬کم کنید.
3-یک هفته صبر کنید٬ و سپس هر هفته 1تا3 کیلو کالری٬ به ازاء هرپرنده در روز٬کم کنید٬ تا زمانیکه دان مصرفی به 10% کمتر از زمان پیک تولید برسد.
اگر پیک بین 80 تا 83 درصد است:
1- دان را به میزان 16 کیلو کالری٬ در روز٬ به ازاء هر پرنده٬ کاهش دهید.
2- یک هفته صبرکنید و 6 کیلو کالری٬ در روز٬ به ازاء هر پرنده٬ کاهش دهید.
3-یک هفته صبر کنید و سپس هر هفته 1تا3 کیلو کالری٬ به ازاء هرپرنده٬ در روزکم کنید. تا زمانیکه دان مصرفی ٬به 10% کمتر از زمان پیک تولید برسد.
اگر پیک تولید بیشتر از 84 درصد است:
*گلههای پر تولید٬ تمایل بیشتری به از دست دادن وزن بدن دارند، و کاهش بیش از حد دان موجب افت تولید کرچی و پرریزی میگردد.
1-زمان مصرف دان را به دقت کنترل نمایید و در صورت لزوم میزان دان را تغییر دهید.
2- میزان دان پیک را تا زمانیکه تولید به 83 در صد نرسیده است٬ کاهش ندهید و سپس هفتهای 5/2 کیلو کالری٬ به ازاء هر پرنده٬ در روز٬ دان را کم کنید،تا به میزان 10% کمتر از دان پیک برسد .
*چنانچه دان مصرفی کم شود٬ و تولید تخم مرغ بیش از حد پیش بینی شده کاهش یابد، میزان دان را به حد قبلی برسانید٬ و تلاش کنید مصرف دان را طی 5تا7 روز دوباره کاهش دهید.
* مطمئن شوید به منظور جبران تغییرات دمای محیطی، تغییرات مناسبی در دان٬ اعمال کردهاید.
* زمان مصرف دان را کنترل کنید.
جان بریک استاد دانشگاه کارولینای شمالی٬ در مورد کاهش دان٬ بعد از پیک تولید٬ چنین نظری د ارد:
در اوج مصرف دان باید روزانه 470 کیلو کالری انرژی متابولیسمی، و 1350 میلیگرم لیزین٬ برای هر قطعه مرغ تامین گردد. مقدار دان مصرفی در اوج مصرف٬ بایستی با توجه به غلظت مواد مغذی اختصاص یابد .
به فرض جیرهای با مشخصات زیر داشته باشیم :
2850 کیلوکالری در کیلوگرم
16تا 5/16 درصد پروتئین
8/0 تا 83/0 درصد لیزین
6/0 تا62/0 درصد متیونین + سیستئین
7/2 تا 3/3 درصد کلسیم
41/0 تا 43/0 فسفر قابل جذب
1-اوج مصرف دان در 50% تولید
2-پس از اینکه میزان تولید 5 روز ثابت ماند٬ دان مصرفی به ازاء هر مرغ 3 گرم کاهش یابد.
3-یک هفته بعد 3 گرم دیگر٬ دان را کاهش دهید.
4-طی 3تا5 هفته آتی٬ هر هفته 2 گرم از دان روزانه٬ به ازاء هر مرغ٬ کم کنید.
5-طی هفتههای بعد٬ هر هفته 1 گرم از دان مصرفی کم کنید.
*باید افزایش وزن و روند تولید را در نظر داشته باشیم.باید روزانه وزن تخم مرغ و درصد تولید را در نظر داشت. اگر کاهش غیر عادی در تولید مشاهده شد٬ به خصوص در مراحل 2و3 مقدار دان را افزایش داده٬ روند تولید را دوباره ارزیابی کنید . اگر طی 3 تا 6 هفته پس از اوج تولید ، روند افزایش وزن گله ، ادامه داشته باشد ، مقادیر کاهش دان در مراحل 2 و 3 باید به 4 تا 5 گرم در هر مرحله افزایش یابد . دوباره وضعیت را بررسی کنید٬ در صورتیکه افزایش وزن گله و روند تولید مطلوب باشد ، میتوان این برنامه را در مورد گلههای دیگر هم به کار برد. اما همواره٬ وضعیت گله را در نظر داشته باشید.
میتوان این برنامه را با توجه به وضعیت محیطی تغییر داد. به این صورت که: در آب و هوای گرم٬ کاهش دان در مراحل 2 و 3 را 5 گرم٬ و در آب و هوای سرد 3 گرم٬ در نظر بگیرید . همینطور در گرما٬ کاهش دان٬ در مرحله 4 را 5 هفته٬ و در هوای سرد3 هفته٬ اعمال نمایید.
به طور معمول مقدار غذا در زمانیکه کاهشی در تولید تخم مرغ دیده میشود ،کاهش مییابد. تصور میشود٬ قسمتی از این کاهش تولید٬ به کمتر شدن حساسیت پرنده به نور مربوط باشد(زمان روشنایی به اندازهای نیست که پرنده را تحریک کند).همانطور که بیان شد٬ پرندگانی که دارای عضله سنگین هستند ، کاهش سریعتری در تولید تخم مرغ نشان میدهند. هدف معمول در این دوره٬ انتظار برای مشاهده کاهش در تولید تخم مرغ٬ و سپس کاهش در مصرف غذاست. مشکلی که اینجا وجود دارد ، این است که٬ ممکن است پرنده دارای شرایط بدنی مناسب باشد(ذخیره بدنی کافی در اوج تولید)، که در این حالت تولید تخم مرغ به آهستگی افت میکند، ومنتظر ماندن برای افت تولید، تاخیر در کاهش مقدار غذا را در پی خواهد داشت، و این مشکل را چند برابر خواهد کرد٬ و اگر سرعت کاهش غذا مناسب نباشد احتمالا" افتهای شدیدی در تولید قابل انتظار است . برنامه مدیریتی دیگر پیش بینی زمان فرا رسیدن اوج تولید و کاهش میزان دان قبل از اینکه پرندگان شروع به کاهش تولید کنند است . این برنامه غذایی شامل ارتباط نزدیک با پرنده (وزنکشیهای متوالی) و تجربه در مورد مقدار مصرف غذاست . در این برنامه پرندگان به صورت تئوری هرگز خیلی چاق نخواهند شد٬ و بنابر این بر مبنای پتانسیل ژنتیکیشان برای مدت طولانی تری٬ تولید بالا انجام خواهند داد . برنامههای بیغذایی هرچند که در مواردی موفق بودهاند ، اما برای گلههایی که یکنواختی پایینی دارند، یا درگیر بیماری خاصی هستند٬ به دلیل اضافه شدن تنش محدودیت غذایی توصیه نمیشود. استفاده از برنامههای تغذیه اضافی٬ در مورد پرندگان کوچک و گلههای غیر یکنواخت میتواند مفید باشد .
به طور خلاصه بیان یک برنامه واحد مدیریتی درمورد کاهش دان، بعد از پیک مشکل به نظر میرسد. سوالاتی ممکن است با توجه به مشکلات گله٬ در انتهای دوره مطرح شوند : آیا عملکرد ضعیف گله به دلیل ناکافی بودن کاهش اولیه دان بوده است ؟ آیا عملکرد ضعیف تخم گذاری٬ نتیجهای از کاهش سریع مقدار غذا و رقابت پرندگان برای مصرف غذا بوده است؟ کلید مدیریت این دوره٬ داشتن نمونههای متوالی از وزن پرنده٬ برای نشان دادن تغییرات کوچک وزن بدن است .
حال با درک بهتر اهمیت کاهش دان بعد از پیک تولید٬ و فاکتورهای موثر در آن و غیر ممکن بودن اجرای یک برنامه واحد٬ برای تمام گلهها٬ میتوان اینچنین نتیجه گرفت که زمان مناسب کاهش دان به:
وزن بدن و تغییر آن پس از آغاز مرحله تولید.
روند تولید روزانه تخم مرغ.
تغییر در طول زمان مصرف دان.
میانگین وزن روزانه تخم مرغ. و روندافزایش آن.
وضعیت سلامت گله.
دمای محیط.
ترکیب جیره از نظر انرژی و پروتئین و کیفیت آنها.
مقدار دان در حداکثر تولید (حداکثر انرژی مصرفی).
تاریخچه گله (از جمله در دوره پرورش و ما قبل پیک).
بستگی دارد ،که تصمیم گیری با توجه این عوامل، نیاز به تجربه و دقت و درک مناسب از وضعیت گله خواهد داشت.
ارسال شده توسط : وحید صالحی
تاریخ : 14 آبان 1387
تماس : 09159147402